به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، حجت الاسلام والمسلمین خالد غفوری، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی در هشتمین پیش نشست همایش فقه نظام ساز با موضوع «ماهیت و امکان فقه نظام ساز» که در محل موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع)، برگزار شد، با اشاره به تعریف نظام، اظهار داشت: نظام یک مرکب متشکل از مجموعه اجزاء به هم پیوسته است که بین این اجزاء روابط موضوعی و مبتنی بر مبانی زیر بنایی است که موجب اتحاد و پیوستگی این اجزاء مختلف است. بین این اجزاء یک هماهنگی و تعادل است که همگی به سمت اهداف معین حرکت می کنند.
وی افزود: این تعریف متشکل از ۵ عنصر است. عنصر اول؛ مرّکب است. وقتی می گوییم مرکب یعنی قهراً متشکل از چند عنصر و اجزاء است و این اجزاء پراکنده نیست بلکه بین آن ها روابط است و این روابط اتفاقی نیست بلکه روابط مبتنی بر یک مبانی زیر بنایی است.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی ابراز داشت: واژه نظام بیشتر بر عرصه های تکوینی اطلاق می شود ولی می توان گفت از این اصطلاح وام گرفته ایم و در مسائل اعتباری توسعه داده ایم اما عرف نیز از این واژه در موارد متعدد به کار برده است.
وی گفت: نظامی که مد نظر ما است همان نظام اعتباری و تشریعی است که گاهی به آن نظام و گاهی نیز به آن نظریه عام و کلی گفته اند. به صورت پیش فرض مسلم می دانیم که در اسلام درباره همه عرصه های زندگی نظریات کلی و کلامی وجود دارد، و برای تعمیم نیازهای این عرصه ها یکسری تشریعات است و همه این تشریعات به سمت هدفی که خداوند متعال تعیین کرده است، میرود.
حجت الاسلام والمسلمین غفوری افزود: فقهی که دنبال کشف این نظام و این دیدگاه کلی و تئوری عام و نسبت یک عرصه از عرصه های زندگی، سیاسی، تربیتی و... می رود، به این می گوییم فقه نظام، در مقابل فقه سنتی. زیرا فقه سنتی کارش معمولا کشف احکام فردی و پراکنده ولو در یک باب واحدی است البته فقها بدون نظم هم عمل نمی کنند بالاخره در فقه نیز ابوابی داریم ولی برای این فقها ارتباط بین این احکام خیلی مهم نیست و حتی گاهی فتواهایی وجود دارد که بین آن ها انسجام و هماهنگی نیست به ویژه در عرصه خانواده و اقتصاد این مشکل وجود دارد. بالاخره این فقها دنبال تعیین تکلیف فرد و مکلف درباره یک واقعه می باشند.
وی اظهار داشت: فقه نظام به دنبال کشف شریعت و نگاه و حکم شارع نسبت به مسائل کلان و حل مسائل پیرامون آن است. اما برخی کتاب ها مثل نظام الطلاق که درباره احکام طلاق است و یا کتاب نظام الارث که درباره احکام ارث است؛ در اینجا پژوهشگر محترم بیشتر از آن مباحث، به مسائل کلان نپرداخته است.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی ابراز داشت: چیزی که فعلا خلأ است و باید آن را پر کنیم، کشف حکم کلان و نظریات کلان در یک عرصه از عرصه های زندگی است. در این جا دو سوال مهم مطرح می شود. سوال اول؛ آیا منابع شریعت نیاز یک فقیه که می خواهد یک نظام را کشف کند، می تواند تامین نماید؟ در حالی که همه می دانند این منابع بالاخره محدودیت دارد و جایی هم برای اجماع نیست که بشود در خصوص مسائل جدید از آن بهره مند شد.
وی افزود: متون شرعی ما محدودیت دارند و اکثرا نیز درباره تعیین تکلیف احکام فردی و جزئی است و این سوالی که مطرح شد، سوال بسیار جدی است و چنانچه نتوان به این سوال پاسخ داد و نشود آن را حل کرد، فقه نظام در حد یک شعار خواهد بود.
حجت الاسلام والمسلمین غفوری ادامه داد: باید بررسی شود که آیا منابع شریعت ظرفیت دارد و می تواند نیازهای فقیه در استنباط اینگونه مسائل کلام را تامین کند یا فعلاً ظرفیتی وجود ندارد! به نظر بنده این ظرفیت وجود دارد و برای این امر چهار عنوان را مطرح کردم. عنوان اول؛ نصوصی که مبین مفاهیم کلی است و گستره این عنوان خیلی وسیع است زیرا مفاهیم کلی یکی از اجزاء و عناصر نقش آفرین در تشکیل کل این مرکب نظری و نظام است مثلا مسئله ملکیت خدا در آیات زیادی عنوان شده است. حالا چنانچه رابطه ملکیت خداوند متعال با ملکیت فردی و اشخاص مشخص شود که چیست در آنجا می توان از این مفهوم برای کشف نظام اقتصادی بهره برد.
وی افزود: باید توجه داشت مراد ما در اینجا ملکیت حقیقی نیست و گرنه همه ما می دانیم که کل جهان ملک خدا است بنا بر این در اینجا مراد ما ملکیت الهی در بعد حقوقی است. حالا اگر توانستیم ثابت کنیم ملکیت های فردی در واقع فرعی از ملکیت اصل است می توان از این مفهوم و ارتباط برای کشف نظام اقتصادی استفاده کرد.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی اظهار داشت: همچنین در مفهوم مولویت و ولایت خدا نیز چنین است. اگر ما اعتقاد داریم مولویت خدا یک مولویت ذاتی است و می تواند هم رفتارهای فردی و هم رفتارهای اجتماعی را پوشش دهد و آنگاه هر مولویت دیگری در سایه این مولویت الهی معنا پیدا کند نتیجتاً در کشف نظام سیاسی اسلام تأثیرگذار خواهد بود؛ هم از جهت بیان دفاع منطقی و هم اینکه منشأ این ولایت چیست! زیرا برای بیان اثبات حاکم و یا ائمه(ع) از صفر که نمی توان شروع کرد و بالاخره باید یک پایه و مبنایی داشته باشد.
وی گفت: اگر ما از مفهوم مولویت الهی کمک می گیریم آنگاه ولایت ائمه(ع) یا حاکم معنا پیدا می کند. نکته بعدی مسئله گستره این مولویت است! حالا این مولویت تا کجا باید باشد؟ پس نتیجه می گیریم از این مفاهیمی که در قرآن و سنت آمده است می توان برای کشف یک نظام در ابعاد مختلف استفاده و بهره برد.
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ابراز داشت: در ادامه باید متونی که به اهداف کلی شریعت یا به اصطلاح امروزی نصوص مقاصدی اشاره دارد مورد بررسی قرار بگیرد، از قبیل هدف تقوا. مثلا برای کشف نظام اجتماعی می توان از تقوا به عنوان یک هدف اصیل در نظام اجتماعی یا سیاسی اسلام استفاده کرد. طبق آیات قرآن هدف عبادت تحصیل تقوا است یعنی مجموع عباداتی که در نماز و ادعیه انجام می شود به جهت این است که هدف تقوا برای فرد حاصل شود.
وی ادامه داد: همچنین متونی که برای بیان احکام جزئی و فردی است اما از مجموع این متون، می توان یک معنای واحد کشف کرد، باید مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین غفوری با اشاره به اهمیت روش اجتهادی در استنباط، گفت: آیا روش فقهی و استنباطی ما ظرفیت این را دارد که استنباط نظام را با قواعد و قوانین مربوطه اش پوشش بدهد یا نه؟ در اینجا سه روش مطرح است. روش اول؛ روش شهید صدر است و روش ایشان به این شکل است که برخی از احکام را از فتواهای مختلف جمع آوری می کند و بر اساس مسئله انسجام و تشابه، بین این فتاوا را در نظر می گیرد و از مجموع این فتاوا به سراغ اکتشاف می رود و نهایتاً مجموع این نتایج می شود نظام.
وی افزود: البته در اینجا اشکالاتی به شهید صدر وارد شده است از جمله اینکه به ایشان می گویند شما از اجتهادات و فتاوای مختلف جمع آوری شده، استفاده کرده اید و خود شما که مجتهد هستید، فتوای مجتهد دیگر فاقد حجیت است و حتی روش شهید صدر را ذوقی و سلیقه ای توصیف کرده اند.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی اظهار داشت: البته بنده به این اشکال پاسخ داده ام به این صورت که سلیقه ای نیست زیرا در آنجا مسئله اداره جامعه و اداره همه اقشار و طبقات جامعه مطرح است و لذا اگر ما بتوانیم با کمک فتاوای سایر فقها خلائی را پر کرده و نیاز جامعه را تامین کنیم این که خیلی خوب است و اگر نتوانستیم چکار کنیم؟ احکام را تعطیل کنیم؟ بلکه باید راهکاری برای اقامه دین و اجرای احکام بیابیم.
وی ادامه داد: روش دوم؛ روشی است که خود فقیه متصدی کشف یک نظام می شود.
حجت الاسلام والمسلمین غفوری در پایان خاطر نشان کرد: در روش سوم، مسئله حجیت را کنار می گذارند مثلا اینکه این نظام حجیت دارد یا ندارد و از مثل این مباحث صرف نظر می کنند. در این روش می گوییم؛ کدام الگو و طرح به درد جامعه می خورد و نیاز جامعه را تامین می کند. به عبارت دیگر کدام طرح یا الگو (بدون در نظر گرفتن حجیت آن) هم مبادی و هم اهداف اسلام مانند عدالت، تقوا و نیز مصلحت مردم را تامین می کند، به سراغ آن طرح برویم.
وی افزود: مثل استفاده از اصول عملیه؛ در اینجا ما کاری نداریم این کاشفیت، حجیت دارد یا ندارد اما دارای تعیین است و تکلیف مکلف را تبیین می کند. در نظام نیز همین گونه است؛ نظامی که وظیفه اش تعیین شده است و فعلا هم کاری به حجیت آن نداریم و ویژگی های جامعه اسلامی محفوظ می ماند و بر اساس مصلحت و هر آن چیزی که مصلحت مردم است انجام می دهیم و در این شکل هم نمی توان داعیه نظام اسلامی داشت در حالی که در نظام اسلامی هم باید مصالح و اهداف اسلام در نظر گرفته شود و هم مصلحت مردم. بنا بر این می توان با طراحی و انتخاب الگویی مناسب بر اساس مصلحت همراه با لحاظ اهداف اسلام اقدام کرد.
سخنان ناقد علمی
حجت الاسلام والمسلمین علی اصغر نصرتی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در هشتمین پیش نشست همایش فقه نظام ساز با موضوع «ماهیت و امکان فقه نظام ساز» که در محل موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع)، برگزار شد، به نقد سخنان حجت الاسلام غفوری پرداخت و اظهار داشت: اینکه شما گفتید بهتر است به عقب برنگردیم و رشد و رو به جلو حرکت کنیم! خب این به چه معناست؟
وی افزود: نظریه هایی که از چهل سال پیش و نیز نظریه نظام ها که در حیات شهید صدر مطرح شد اما به میدان آزمایش نیامد و ایشان فقط نظریه پردازی کرد یعنی نظریه سیاسی ایشان تکمیل نشد و نظریه اقتصادی شان نیز وارد میدان عمل نشد و لذا عملا در گذشته رشدی در این موضوعات واقع نشد.
مدرس حوزه علمیه ابراز داشت: در مقابل فقه فردی، مسائل و نظام های اجتماعی داریم و فقه فردی کفایت لازم برای حل و فصل احکام مبتلابه اجتماعی را ندارد لذا در این مقوله همان طور که شهید صدر نیز تفکیک کرده اند، به دو چیز رسیده اند یکی مکتب و دیگری علم.
وی گفت: یعنی اگر مسئله مورد بحث اقتصاد است، مکتب و مذهب اقتصادی و از آن طرف علم اقتصادی و همین طور تسری میدهیم در سیاست، تربیت و... خب! در این حالت چه اتفاقی می افتد؟ این روش موجب هدر رفت سرمایه است. لذا با این فرمول هایی که گفته شد، احکام ما ظرفیت لازم را دارد و مکتب را درست می کنیم و از نصوص و اجتهاد هم استفاده می کنیم و بالاخره نظام و مکتب اقتصادی را می سازیم اما از آن طرف علم اقتصاد را داریم! که در این علم دیگر کار دینی انجام نمی دهیم زیرا علم اقتصاد دیگر در اختیار ما نیست بلکه یک موضوع است و این علم موضوع را تبیین و تشریح می کند و لذا علم نظام موضوعات را در تصرف خود می گیرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: خب در این شرایط چه اتفاقی می افتد؟ شما نظام اقتصادی را می سازید ولی با علم اقتصادی، احکام اقتصادی تان را به آن هدف و خواسته ای که خودشان دارند، منصرف می کنند و بعد می گویند مگر شما مخالف علم هستید؟ مثل بحث ربا در بانک ها که می آیند و با ساختن احکام و قراردادهایی بانک ها را سر پا نگه می دارند و بعد میبینید بانک با ماهیت نظام سرمایه داری باقی ماند و از دل آن تحت عناوین دیگر انباشت سرمایه ایجاد کردند! بعد که بررسی می کنیم می بینیم با اینکه ما مکتب اقتصادی ساختیم اما نتیجه نمی دهد و عدالت اقتصادی اجرایی نمی شود چرا اینگونه است؟ زیرا ما به آن علم اقتصادی توجه نکردیم.
حجت الاسلام والمسلمین نصرتی در ادامه با اشاره به دیگر نظرات و اندیشه های شهید صدر در ارائه نظریات نظام سازی، ابراز داشت: بحث استخلاف از دیدگاه های مهم شهید صدر در مباحث سیاسی است. ایشان وقتی وارد مباحث سیاسی می شوند بحث خلافت و شهادت را مطرح می کنند و برای انسان مقام خلافت قائل شده و پیامبران، ائمه، حاکمان یا ولی فقیه را در مقام شهادت و به عنوان ناظر قرار می دهند و این با بعضی معارف جور در نمی آید به عبارت دیگر اینکه جنس عام مردم دارای مقام خلافت خداوند باشند در حالی که خلیفه مقامی برای پیامبر و ائمه است ، اینجا قدری کار را مشکل می کند و پیامد هایی در حوزه دموکراسی به دنبال خواهد داشت. ۳۱۳/۴۲